خاطرات من و ني ني

مرخصي بدين بهم!

دوستان سلام من چهارشنبه 20 اسفند راهي شهر و ديارم هستم .نمي دونم كي بتونم بيام آپ كنم ولي چون دكتر براي نيمه دوم عيد براي سلامت جنين سونوي غربالگري سه ماهه دوم در هفته 15 و تست خون ژنتيك براي خيال راحتيمون نوشته اون موقع سعي مي كنم بيام نتيجشو بنويسم. براي من و ني ني من دعا كنيد همه چي خوب پيش بره سپردمش به همون خداي مهربون كه آفريدش . پس لطفا يه مرخصي دوسه هفته اي به من بدين تا اون موقع نمي دونم كي وقت بشه با ديد و بازديد ها و خلاصه سر شلوغي كه خواهم داشت و اينكه معلوم نيست كجا نت بيابم بتونم بام بنويسم براتون . برام دعا كنيد  براي همه دوستام و ني ني وجودم آرزوي شروع سالي زيبا همراه سلامتي و شادي دارم . تا سال 94 باي ...
18 اسفند 1393

ديروز ديدمت نور چشمم!

نور چشمم سلام ثمره قلبم سلام آدميزاد چيه تا به چشم نبينه انگار باور نمي كنه ديروز رفتم پيش دكترم طبق روالش يه سونوي اجمالي كرد و تورو ديد و گفت بعله بزرگ شده ببينش! منم ديدم يه حجم نامشخصي كه اونقدر بزرگ شده بود كه ديدمش و مثل 20 روز پيش نبود كه فقط دكتر ببينه و تپش قلبو تشخيص بده.ايندفعه ديدمت ولي اونقدر زمانش كم بود خيلي سعي مي كنم يادم بمونه چي ديدم آره  حدود يك ثانيه ديدمت و گفتم چرا عكس سونو رو چاپ نمي كنيد؟گفت مي خوام بفرستمت سونوي غربالگري مفصل ببينيش.منم فكر كردم منظورش امروز و فرداست ولي بعد كه برام توضيح داد گفت حدود 20 روز ديگه بايد اين سونو رو انجام بدم و من همش به اين فكر مي كردم ايكاش ازش مي خواستم عكستو چاپ كن...
15 اسفند 1393

خبر خوش

  خبر  خبر خبر داغ دارم    . . . من 25 بهمن صبح با هزار بيم و اميد( يعني مي گم بيم و اميد به معني واقعي ها، هم بيم هم اميد ) رفتم مطب دكتر .بي نوبت منشي منو فرستاد داخل چون فقط براي سونو رفته بودم.تا دراز كشيدم دكتر دستي سونو رو ژل زد گذاشت روي شكمم  پرسيد سري پيش ديده نشد ديگه نه؟منم گفتم بله ديده نشد.........و غمي در صدام بود ....گفت خب حالا داره ديده ميشه ........اينم قلبش  كه داره مي تپه ........و من از شدت خوشحالي سرمو روي تخت رها كردم و چشمامو بستم و اشك ريختم گفتم خدايا شكرت. با ديدن من دكتر متوجه اضطرابم شد گفت عزيزم گريه نكن همه چي عاليه.گفتم خانم دكتر من به ...
3 اسفند 1393
1